بسم الله الرحمن الرحیم

مسیحیت شناسی

حقایقی درباره یهود، مسیحیت، غرب و مدعیان دروغین صلح، محبت و حقوق بشر

ترسناک‌ترین شکنجه‌های قرن بیست و یکمی آمریکا و غرب متمدن!! + تصاویر

قبلا در این وبلاگ پستی قرار داده بودیم بنام ترسناک‌ترین شکنجه‌های قرون وسطایی کلیسای مسیحی + 51 عکس با موضوع تکنیکهای شکنجه در غرب و کلیسای قرون وسطایی!!.

هم اکنون زمان آن رسیده که وعده خود در پست قبلی عملی نموده و مطلبی را با موضوع شکنجه های نوین قرن بیست و یکمی غرب درج کنیم! گرچه مطالب این پست بیشتر ناظر بر اقدامات سازمان سیای آمریکاست ولی از باب «الرَّاضِی بِفِعْلِ قَوْمٍ کَالدَّاخِلِ مَعَهُمْ فِیه ِ کسی که به کار قومی راضی باشد همچون کسی است که در آن کار با آنها همراه است »[i] سایر بلوک غرب ، کلیسای مسیحی، یهود ، صهیونیسم جهانی و همه کسانی از آمریکا حمایت و جانبداری میکنند و نسبت به جنایات این کشور سکوت می‏کنند، در واقع راضی و شریک در این جنایات ضد بشری هستند.

 به گزارش وبلاگ مسیحیت شناسی نگاهی به اقدامات صورت گرفته در زندان‌هایی از آمریکا که پس از 11 سپتامبر 2001 با توجیه مبارزه با تروریسم ایجاد شدند نشان می‌دهد این اقدامات ادامه برنامه‌های تحقیقاتی این کشور برای توسعه فنون شکنجه و اعتراف‌گیری بودند که در خلال جنگ سرد پیگیری می‌شدند.

سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا) به خصوص در خلال جنگ سرد آزمایش‌های روان‌شناختی متعددی برای طراحی فنون شکنجه و اعتراف‌گیری راه‌اندازی کرده بود.

 این برنامه‌ها از سال 1947 با پروژه‌ای موسوم به «پروژه چَتِر» آغاز شد و سپس با پروژه‌های دیگری به نام‌های «بلوبرد»، «آرتیشاک» و غیره پیگیری شدند.

در سال 1953، سازمان سیا برنامه‌های اعتراف‌گیری و کنترل ذهن خود را در قالب برنامه واحدی با اسم رمز پروژه ام. کا. مالترا سازماندهی کرد

 علت یکپارچه شدن تحقیقات کنترل ذهن در قالب این برنامه این بود که رئیس وقت سازمان سیا، آلن دالس شکایت کرده بود:

برای انجام این فنون غیرعادی، به تعداد کافی خوک در اختیار نداریم.!!! (آلفرد مک‌کوی، 2006؛ «نگاهی به شکنجه: برنامه اعتراف‌گیری آمریکا از جنگ سرد تا مبارزه با تروریسم»)

آلن دالس

 در این پروژه بحث‌انگیز که در آن زمان با بودجه 25میلیون دلاری آغاز به کار کرد، صدها آزمایش بر روی آزمودنی‌های انسانی در بیش از هشتاد موسسه و زندان آمریکا انجام شد.

 ریچارد هلمز که از سال 1966 تا 1973 مدیر سازمان سیا بود اهداف این برنامه را اینگونه معرفی می‌کند:

 (ما قصد داریم ساخت ماده‌ای شیمیایی را بررسی کنیم که می‌تواند حالت روانی قابل بازگشت، غیرسمی و دگرگون‌شده‌ای تولید کند که ماهیت آن برای هر فردی قابل پیش‌بینی است.

این ماده باید بتواند برای اعتبارزدایی از افراد، القای اطلاعات، کاشتن تلقین و سایر انواع روشهای کنترل ذهن به ما کمک کند.( (نقل از گولیشزک، 2003 در کتاب به نام علم: تاریخچه برنامه‌های سری، تحقیقات پزشکی و آزمایش‌های انسانی).

 از سال 1954 بود که سازمان سیا پروژه‌ای با اسم رمز QKHILLTOP آغاز کرد تا فنون شستشوی مغزی به کار گرفته شده در چین را بررسی و روشهایی پیشرفته و موثر برای بازجویی و اعتراف‌گیری طراحی کند.

 شستشوی مغزی که با اسامی دیگری مثل کنترل ذهن، متقاعدسازی اجباری، بهره‌کشی از ذهن، ذهن‌کشی، کنترل فکر و اصلاح فکر شناخته شده است به فرایند تغییر غیرارادی و ناآگاهانه نظام ارزش‌ها، باورها و حتّی احساسات و هیجانات فرد گفته می‌شود

یافته‌های روان‌شناسی عصب‌شناختی نشان می‌دهند شستشوی مغزی از طریق ایجاد تغییراتی در ساختار بیوشیمیایی قشر پیشانی مغز، بر رفتار، نگرش و هیجانات انسانها اثر می‌گذارد.

 یافته‌های علم روان‌شناسی نشان می‌دهند ارائه مکرر اطلاعاتی متناقض با باورهای پیشین فرد تحت شرایطی کنترل شده و معین، یکپارچگی شخصیت فرد را به هم ریخته و پس از مدتی تمام الگوهای عادات فرد را چنان دگرگون می‌کند که نظام جدیدی از باورها و هیجانات در وی جایگزین می‌کند

به گونه‌ای که فرد ممکن است پس از قرار گرفتن در معرض تجربه‌های شستشوی مغزی عاشق کسی یا چیزی شود که پیشتر از آن متنفر یا گریزان بوده است.

 تمام آنچه در برنامه‌های شستشوی مغزی بحث‌انگیز و غیراخلاقی است به عبارت تحت شرایط کنترل‌شده در تعریف بالا مربوط می‌شود زیرا ماهیت ارائه اطلاعات، حتی اگر به قصد تأثیرگذاشتن بر نظام ارزشی و باوری فرد باشد، چیزی نیست که ناپسند و غیراخلاقی باشد.

 بنابراین مورد بحث‌انگیز در برنامه‌های شستشوی مغزی همان شرایط کنترل‌شده است که باعث می‌شود فرد در بافتی نامعمول و در زمانی سریع دست از عادتها و اعتقادات پیشین خود بردارد و به ایده یا عقیده‌ای گرایش پیدا کند که تنها اندکی پیش مخالف سرسخت آن بوده است.

 این فنون از یکی از اسناد از طبقه‌بندی خارج شده سازمان سیا استخراج شده‌اند که در آن آلن دالس، رئیس وقت سازمان سیا در یادداشتی به ادگار هوور، رئیس پلیس اف.بی.آی فنون مغزشویی مورد استفاده در کشورهای کمونیستی را تشریح می‌کند.

 دولت آمریکا در پروژه‌ای که در بالا شرح داده شد بررسی و آزمایش بر روی این فنون را آغاز کرد و پس از حوادث 11 سپتامبر در قالب پروژه‌ای دیگر آنها را توسعه داد. فنون شکنجه و مغزشویی که در این سند به آن اشاره شده عبارتند از:

1- بازجویی به قصد فراخوانی پاسخ دلخواه

 در این فن، فرد بازجو به قصد شستشوی مغزی از سوال، استدلال، تلقین فکری، تهدید، استهزاء، تمجید، دشمنی و روشهای دیگری برای فشار آوردن به زندانی استفاده می‌کند.

 هدف از به کار گیری این فن، سرعت بخشیدن به فروپاشی نظام ارزشی فرد و ایجاد نظام باور جدیدی در ذهن وی است.

 فرد بازجو کسی است که در اینجا مسیر این جلسه بازجویی را هدایت و فشارهایی که بر زندانی وارد می‌شود را مدیریت می‌کند.

 

2- شکنجه بدنی و تهدید به شکنجه

 نکته‌ای که در شکنجه بدنی وجود دارد این است که باید به گونه‌ای باشد که در فرد نوعی حالت تعارض ایجاد کند، یعنی باید فرد را بین دو یا چند گزینه مردد کند.


 

روش غرق مصنوعی یکی از روش‌های رایج شکنجه بدنی است


 دو نوع شکنجه بدنی وجود دارند که اثرات روان‌شناختی آنها برای ایجاد تعارض روان‌‌شناختی در فرد، از شدید بودن درد موثرتر است.

 اولین نوع آن شکنجه‌ای است که قربانی در دردی که به وی وارد می‌شود (مثلا کتک‌کاری) نقشی منفعل داشته باشد.

تعارضی که در اینجا فرد تحمل می‌کند این است که آیا باید به مطالبات تن در بدهد یا اینکه درد را تحمل کند. تهدید به شکنجه معمولاً بیشتر از خود شکنجه در فرد تعارض ایجاد می‌کند و بنابراین برای مغزشویی کارسازتر است.

 دومین نوع شکنجه این است که فرد را در یک نقطه برای چندین ساعت نگاه می‌دارند و یا او را در وضعیت دیگری که دردناک است قرار می‌دهند. اولین احساساتی که در چنین فردی تولید می‌شود، احساس مقاومت است.

این احساس مقاومت در ساعتهای اولیه موجب می‌شوذ به فرد احساس برتری اخلاقی دست دهد!

 اما با گذشت زمان که احساس درد افزایش می‌یابد این احساس در فرد قربانی شکل می‌گیرد که عامل تداوم درد، همان عزم و اراده‌ای است که ساعاتی پیش به آن می‌بالید. در اینجاست که اولین تعارض‌های لازم برای شستشوی مغزی در فرد شکل می‌گیرد.


3- کنترل ارتباطات

 یکی از موثرترین ابزارهای شستشوی مغزی افراد، کنترل کردن ارتباطات آنها است. در این روش تمامی نامه‌ها، مطالب خواندنی و تماس‌های اجتماعی فرد (رو در رو یا با تلفن) کنترل می‌شود.

 نیاز به برقراری ارتباط در افراد آنقدر بالاست که هنگامی که کانل‌های معمول بسته می‌شوند فرد به هر کانال دیگری روی می‌آورد، صرفنظر از آنکه آن کانال چه تبعات و پیامدهایی داشته باشد.

 بسیاری از اسیران جنگی که در محیط‌های جنگی به کرده‌ها و ناکرده‌هایشان اعتراف کرده‌اند در توجیه این کارشان می‌گویند احساس کرده‌اند این تنها راهی است که می‌توانند به جهان بیرون بفهمانند آنها هنوز زنده‌اند.

 وقتی فرد احساس می‌کند بازجو تنها راه تماسش با جهان خارج است، به بازجو وابسته می‌شود و به مرور تمایل بیشتری برای نگاه کردن به رویدادهای جهان مانند او پیدا می‌کند.

 4- القای خستگی

 این فن یکی از فنون موثر برای شکستن قدرت اراده فرد و تحلیل بردن توانایی‌های اندیشه انتقادی وی است.

محرومیت از خواب و استفاده از داروهای محرک و داروهای ضد افسردگی فرایند خستگی فرد را تسریع می‌کنند و باعث می‌شوند فرد زودتر انسجام شخصیتتش در برابر بازجو را از دست بدهد.

5- کنترل آب، غذا و دخانیات

در این روش مایحتاج زندگی فرد ابتدا به مدت چند روز دریغ می‌شود و سپس در ازاء هر همکاری، به وی غذا و آب زیادتری داده می‌شود.

6- تلقین انتقاد و خودانتقادی

در این فن تلاش می‌شود به فرد طوری القا شود که یکدنده و لجباز است و حاضر نیست نکات تازه یاد بگیرد. بسیاری از افراد قربانی به مرور تحت این القائات ذهنی شروع به انتقاد از خود می‌کنند.

 این خودانتقادی‌ها به منزله بازکردن روزنه‌هایی برای وارد شدن اطلاعات و ارزش‌هایی است که بازجو وظیفه دارد آنها را در ذهن قربانی بکارد.


7- بازجوهای دیو و فرشته

از جمله فنون دیگر برای شستشوی مغزی، وجود دو بازجوست که یکی نقش فردی خشن، تندخو و عصبانی را بازی می‌کند که به هیچ عنوان راضی نیست با قربانی کنار بیاید و دیگری بازجویی مهربان متین و رفتاری دوستانه است.

 پس از آنکه قربانی ابتدا با عصبانیت‌ها و لجاجت‌های بازجوی دیو روبرو می‌شود، در مرحله بعد فرشته وارد کار می‌شود تا قربانی را از بلایایی که ممکن است در انتظارش باشند مصون نگاه دارد.

 از آنجا که قربانی در آن شرایط طاقت‌فرسا چاره‌ای جز اعتماد به این فرد مهربان ندارد، معمولا به خواسته‌های او که در واقع تفاوتی با خواسته‌های بازجوی دیو ندارد تسلیم می‌شود.

8- استفاده از داروهای روان‌گردان

داروهایی مانند ال.اس.دی، باربیتورات و آمفتامین می‌توانستند در فرد حالتهای دگرگون هشیاری تولید کنند و فرد را به تابعیت از بازجو و دادن پاسخهایی مطابق میل وی ترغیب کنند.

 این سند سازمان سیا انجام بررسی‌های علمی بر روی داده‌های روان‌گردان مانند ال.اس.دی را برای برنامه شستشوی مغزی این سازمان مجاز می‌کند.


 با آنکه دولت آمریکا در سال 1973 پروژه کار بر روی پروژه ام. کا. مالترا که بررسی و توسعه این فنون را در دستور کار داشت متوقف کرد

 پس از حادثه 11 سپتامبر این کشور مجدداً با راه‌اندازی تیم مشاوره علوم رفتاری توسعه این روشها و روشهای شکنجه را در زندان های آمریکا و از جمله زندان گوانتانامو پی گرفت.

 روزنامه آمریکایی نیویورک‌تایمز در گزارشی مورخ 2 جولای 2008 فاش کرد سازمان سیا از همین فنون شستشوی مغزی برای اعتراف‌گیری یا شستشوی مغزی زندانیان استفاده کرده است.

به عنوان مثال، روی محمد القحطانی که از مظنونان هواپیماربایی در 11 سپتامبر است اکثر این فنون به کار رفته بود.

مراحل پنج گانه شستشوی مغزی

پایگاه اینترنتی ولترنت در گزارشی به تشریح روش‌های شکنجه برای دستکاری در افکار و اذهان زندانیان پرداخته است. در این گزارش، تکنیک‌هایی مانند به انزوا کشاندن فرد در یک محیط تک قطبی از دریافت‌های حسی، ایجاد خستگی، تهدیدها، ناز و نوازش و مورد تفقد قرار دادن، قدرت‌نمایی زندانبانان، پایین بردن تدریجی کیفیت زندگی فرد، ایجاد موانع و محدودیت‌ها و اعمال خشونت فیزیکی در درجه دوم و خشونت روانی در تمام ابعاد آن و به شکلی دائمی و مستمر بر فرد به عنوان برخی از شنکنجه‌های اعمال شده در زندان‌های آمریکا نام برده شده است. ولترنت در این گزارش به نقل از یک روان‌شناس نیروی دریایی آمریکا که با مرکز مطالعات استراتژیک رند "Rand" وابسته به ارتش آمریکا به مطالعه شرطی کردن رفتار اسرای جنگی آمریکایی در کره شمالی می‌پرداخته نوشته است:

 ارتش آمریکا بعد از تحقیقات و اعترافات اسرای جنگی آمریکایی در طول جنگ کره به این نتیجه رسید که برای درهم شکستن اراده فرد زندانی و القاء اعترافات در ذهن وی، مغز زندانی را شستشو دهند. در ادامه این گزارش با اشاره به پنج مرحله لازم برای شستشوی مغزی زندانیان آمده است:

مرحله1:

در مرحله اول فرد زندانی از همکاری با بازجویان امتناع می‌کند و خود را در دنیای سکوتش محبوس می‌کند، بازجویان با وارد کردن ترکیبی از اعمال فشار و خشونت و نشان دادن مهربانی و عطوفت می‌توانند فرد مورد نظر را وارد مرحله دوم کنند.

مرحله2:

فرد در این مرحله از خود در مقابل اتهاماتی که بر او وارد می‌کنند، دفاع می‌نماید.

مرحله3:

در مرحله سوم فرد زندانی همکاری با بازجویان را آغاز می‌کند اما وی همچنان داد بی‌گناهی سر می‌دهد اما سعی دارد تا با اعتراف به این مسئله که شاید مرتکب خطا شده باشد و اینکه این خطا شاید به طور غیر عمد، از روی حادثه و اتفاقی و یا از روی بی‌توجهی صورت گرفته باشد، بازجویان خود را اقناع کند.

مرحله4:

: فرد زندانی در مرحله گذر از مرحله چهارم خود را عملاً موجودی فاقد ارزش می‌یابد، وی همچنان بر انکار اتهامات وارده اصرار می‌ورزد ولی به وجود طبیعتی جنایتکار در خود اعتراف می‌کند.

مرحله5:

فرد زندانی در مرحله پنجم می‌پذیرد که براستی عامل وقوع جنایاتی بوده است که بازجویان او را بخاطر ارتکاب به آن نکوهش می‌کنند.

 این پایگاه اینترنتی در پایان گزارش خود می‌افزاید: در پی استفاده از این روش‌ها نظامیان آمریکایی برنامه تمریناتی را برای خلبانان هواپیماهای شکاری خود طرح‌ریزی کردند تا آنان در مقابل این‌گونه شکنجه‌ها مقاوم باشند و در صورت به اسارت درآمدن، دشمن قادر به استحاله فکری آنان نباشد. این دوره آموزشی و تربیتی با نام SERE که حروف اختصاری زنده ماندن، متواری شدن، مقاومت کردن و گریختن است، شناخته شده که امروزه در رشته‌های نظامی و در پایگاه‌های نظامی متعددی آموزش داده می‌شود و علاوه بر این چنین دوره‌هایی یا دوره‌هایی شبیه به این در ارتش هر یک از کشورهای عضو ناتو نهادینه شده است.


جزوه‌های شکنجه‌آموزی!!

به گزارش مسیحیت شناسی به نقل از  فارس، پس از آنکه مشخص شد دولت آمریکا بین سالهای 2002 و 2003 با راه‌اندازی «تیم مشاوره علوم رفتاری» از فنون روان‌شناختی برای تولید روشهایی جدید برای شکنجه زندانیان گوانتانامو استفاده کرده است بحث استفاده آمریکا از روشهای علمی در جهت مقاصد ضد بشری قوت گرفت.

«انجمن روان‌شناسی آمریکا» پس از مشخص شدن این موضوع، از روان‌شناس‌های به کار گرفته شده در طرح‌های سیاسی آمریکا اعلام برائت کرد و در بیانیه‌ای تأکید کرد این انجمن با کاربرد یافته‌های علوم رفتاری برای شکنجه مخالف است؛ علی‌رغم این، نگاهی به پاره‌ای از اسناد منتشر شده آمریکا در زمینه شکنجه نشان می‌دهد این روشها به افسران زندان‌های آمریکا و حتّی افسران سایر کشورها به عنوان روشهای علمی اعتراف‌گیری آموزش داده می‌شده است.

یکی از بحث‌انگیزترین موضوعات در زمینه استفاده از یافته‌های علمی برای مقاصد بحث‌انگیز، هفت جزوه‌ای بوده است که در آمریکا برای آموزش روش‌های شکنجه و بازجویی بر اساس یافته‌های علمی در مراکز آموزش نظامی این کشور تدریس شده است.

این هفت جزوه که در آمریکا به «جزوه‌های شکنجه‌آموزی» شهرت یافته‌اند در دانشکده‌های مهم نظامی این کشور، از جمله «مدرسه قاره‌های آمریکا» تدریس می‌شد.

جزوه «بهره‌کشی از منابع انسانی»

یکی از این مدارک که در زیر بررسی می‌کنیم جزوه‌ای موسوم به «بهره‌کشی از منابع انسانی» است که از آن در مدرسه قاره‌های آمریکا استفاده می‌شد. تحقیقات انجام‌شده نشان می‌دهند دو سوم جنایتکاران جنگی اعلام شده توسط سازمان ملل متّحد در این مدرسه که به «مدرسه تروریسم آمریکا» نیز شهرت یافته است، آموزش دیده‌اند؛ همچنین بسیاری از دیکتاتورهای آمریکای لاتین که در کشورهایشان جوخه‌های مرگ به راه انداخته‌اند، در این مدرسه درس خوانده‌اند.

در مقدمه جزوه «بهره‌کشی از منابع انسانی»، هدف از انتشار آن آموزش «فنون سلب اراده» عنوان شده است.

هدف از فنون سلب اراده، چنانکه در این جزوه تصریح شده است، تلقین «واپس‌روی روان‌شناختی» در فرد است که در آن یک مرجع قدرت بیرونی اراده فرد برای مقاومت را زیر سؤال می‌برد.

واپس‌روی اصولاً حالتی از اراده‌زدودگی است که در آن فرد به دوره‌های قبل‌تر رفتار (مثلا کودکی) برمی‌گردد.

فنون سلب اراده

فنون سلب اراده، چنانکه در این جزوه آموزشی تصریح شده است، بر اساس سه اصل عمل می‌کنند: ناتوان‌سازی (بدنی)، وابستگی، وحشت‌انگیزی (ترس و اضطراب شدید).

1. ناتوان‌سازی (بدنی)

اصل اول مواردی مانند فشار طولانی مدت، قرار دادن فرد در معرض گرما، سرما یا رطوبت شدید و محروم‌سازی از خواب را در بر می‌گیرند. فرض بنیادین این فنون این است که شکستن مقاومت فیزیولوژیک فرد توانایی روان‌شناختی وی برای مقاومت را نیز کاهش می‌دهد.

به عقیده بسیاری از روان‌شناسانی که در توسعه این فنون دخیل بوده‌اند، تهدید به ناتوان‌سازی، از خود ناتوان‌سازی، برای شکستن مقاومت روانی فرد کارسازتر است، زیرا در برخی موارد پس از به کارگیری ناتوان‌سازی، فرد نسبت به آن بی‌تفاوت می‌شود و به عنوان راه فرار به دنیای درون خود پناه می‌برد که در این صورت حتّی مقاومت فرد در برابر بازجو را افزایش می‌دهد.

2. وابستگی

اصل دوم، وابستگی است که طبق آنچه در این جزوه نوشته شده است در آن بازجو باید کاری می‌کند که فرد برای ارضای تمام نیازهای اساسی‌اش از جمله آب، غذا، زنده ماندن و غیره به وی احساس وابستگی کند.

3. وحشت‌انگیزی (ترس و اضطراب شدید)

در فنون وحشت‌انگیزی که از آن در زندان‌های مختلف آمریکا استفاده می‌شود ایجاد ساعتهای طولانی هراس در فرد باعث می‌شود هر عامل مبهم یا ناشناخته‌ای فرد را به واپس‌روی روانی وادارد. در این جزوه تصریح شده است اگر طوری رفتار شود که فرد به عامل ترسش پی ببرد، ممکن است مقاومتش در برابر بازجو  زیاد شود، چون دیگر عامل ناشناخته‌ای در وجودش هیاهو ایجاد نمی‌کند.


استفاده از فنون وحشت‌انگیزی از روشهای در هم شکستن مقاومت روانی فرد و اعتراف‌گیری می‌باشد.


فنون اعتراف‌گیری

فنون اعتراف‌گیری که طبق این جزوه بازجو بباید از آنها استفاده کند به صورت زیر هستند:

1. دستگیری

درباره دستگیری در این جزوه چنین نوشته شده است: «ماهیت دستگیری و زمان آن باید به گونه‌ای باشد که در فرد بیشترین میزان شگفتی و ناراحتی روانی ایجاد کند. وی باید در زمانی دستگیر شود که کمتر از همیشه انتظارش را دارد؛ بنابراین زمان ایده‌آل برای دستگیری اولین ساعات صبح است.»

افرادی که در زندان گوانتانامو زندانی بوده‌اند گفته‌اند گاه در اوائل صبح بدون هیچ آگاهی قبلی مورد حمله قرار می‌گرفتند.

2. زندان

جزوه شکنجه‌آموزی آمریکا می‌نویسد: «احساس هویت فرد به مجاورت وی با محیط پیرامونش، عادات، ظاهر، اعمال، و روابطش با دیگران بستگی دارد. زندان به بازجو اجازه می‌دهد این حلقه‌های ارتباطی را بشکند و فرد را به منابع درونی خودش وابسته کند. زندان باید به گونه‌ای باشد که در فرد احساس انقطاع از هر چیز شناخته شده و اطمینان‌بخش تولید کند.»


این جزوه درباره شرایط زندان فرد می‌افزاید شرایط زندان نباید به گونه‌ای باشد که فرد بتواند به آن خوگیر و بی‌تفاوت شود. الگوهای آزار زندانیان باید دائماً تغییر کرده و فرد را در برابر شرایط آزاردهنده متفاوتی قرار دهد.


3. محرومیت از محرک‌های حسی

بر اساس جزوه شکنجه‌آموزی، فردی که از محرک‌های حسی (دیدن، شنیدن، بوئیدن، لمس و ...) محروم می‌شود هشیاری‌اش را به سمت دنیای درون معطوف کرده و ناهشیارش را به دنیای بیرون، فرافکنی می‌کند. پژوهش‌ها نشان می‌دهند در افردای که در سلول انفرادی نگاه داشته می‌شوند، تجربیاتی نظیر روی آوردن به خرافات، عشق شدید به هر موجود زنده، زنده پنداشتن موجودات غیرجاندار، توهم و هذیان بروز می‌کند.

فردی که در چنین شرایطی قرار می‌گیرد در چنان شرایط اضطراب‌زا و سختی قرار می‌گیرد که هر محرک حسی یا تعامل با هر فردی را غنیمت می‌شمارد. در چنین شرایطی اگر بازجو به فرد نزدیک شود و برای وی نقش دوستی به اصطلاح خیرخواه را بازی کند، مقاومت فرد به سرعت می‌شکند. 

زندانیان زندان گوانتانامو تصریح کرده‌اند گاه آنها در اتاق‌هایی کاملاً عایق و بی‌صدا قرار می‌گرفتند که در آنها به چشمشان چشم‌بند سیاه زده می‌شد و تنها صدای نفس‌های خودشان را می‌شنیدند.


محرومیت از محرک‌های حسّی از جمله روش‌های اعتراف‌گیری است

4. تهدید و وحشت‌انگیزی

در بخشی از این جزوه که به وحشت و هراس‌انگیزی پرداخته شده است آمده است: «تهدید به وارد آوردن درد معمولاً در فرد ترس بیشتری ایجاد می‌کند تا خود وارد آوردن درد؛ زیرا اکثر افراد توانایی‌شان برای تحمل درد را دست کم می‌گیرند.»

این نوشته می‌افزاید: «تهدید باید در نهایت خونسردی انجام شود، نه اینکه فرد با داد و فریاد آن را اعلام کند.»

چنانکه از روایت‌های زندانیان گوانتانامو برمی‌آید، در این زندان‌ها استفاده از سگ یکی از روش‌های ایجاد وحشت در فرد زندانی بوده است.

5. هیپنوتیزم و افزایش تلقین‌پذیری

جزوه شکنجه آمریکا هیپنوتیزم را یکی از روش‌هایی می‌داند که بازجو بر اساس آن می‌تواند حس تلقین‌پذیری فرد را بالا ببرد. در این جزوه اشاره شده است می‌توان با فن «اتاق جادویی» در فرد شرایط هیپنوتیزمی ایجاد کرد.

در این روش به عنوان مثال به فرد تلقین هیپنوتیزمی می‌شود که مثلاً دستش گرم شده است. سپس دست وی واقعا با کمک یک  دستگاه مخفی و بدون اینکه خود فرد بفهمد گرم می‌شود. در مرحله بعد به فرد تلقین می‌شود که او به گونه‌ای هیپنوتیزم شده است که توان مقاومت نخواهد داشت. افرادی که از بلوغ روان‌شناختی کافی برخوردار نیستند یا کسانی که واپس‌روی روانی انجام داده‌اند، معمولاً توان مقاومت در برابر بازجو نخواهند داشت؛ این کار این حس را به فرد القا می‌کند که مسئولیتی در قبال اعمالش ندارد و باعث می‌شود وی راحت‌تر اعتراف کند.

روایت‌هایی که زندانیان آمریکا از زندانهای این کشور در سال‌های اخیر ارائه داده‌اند نشان می‌دهند این روشها هنوز در زندان‌های این کشور مورد استفاده قرار می‌گیرند.

 


منابع: خبرگزاری فارس و ...

 



[i] . حدیث امیر المومنین علی علیه السلام: کسی که به کار قومی راضی باشد همچون کسی است که در آن کار با آنها همراه است  وسائل‏الشیعة ج : 16 ص : 141

داداش حرفاتو اطلاعات مفیدی میده
به هر حال ان ن ع اعترف گیری هااا تو همه ی کشورها هست حتی تو کشور خودمون
البته هم با ناز و نوازش کسی اعتراف نمیکنه به هرحال استفاده از حقه های روانشناسی واسه اعتراف بهتر از شکنجه هست
به هرحال چشمم اب نمیوفته این ادم یه روزی ادم بشه
طفلی خدا

این حرف ها چیه اخه واقعا که من بگو فکر می کردم آدم رو در بیان آزاد آفریدن مگه من چی گفتم که اینجوری میگوید دین ندارید لااقل آزاده باشید اگر جایی حرف بدی زدم اون رو حذف کنید این انگ ها چیه می چسبانند من ضد هیچ کسسسسسسسس نیستم دیگه هم به وبلاگ شما نمیام هی بشینید از خودتون تعریف و تمجید کنید آخر ببینید به کجا می رسید خدا حافظ همتون 
مرگ بر ضد ولایت فقیه مرگ بر منافقین و کفار مرگ بر اسراییل مرگ بر ادریس و ...  حاج آقا ممنون از این روشنگری
 یا علی
بخش‌هایی از این نظر که با * مشخص شده، توسط مدیر سایت حذف شده است
** *** *** ** ******** ** *** **** ***** ** ***** *** **** *** * *** **** ******** * ** *** ***** ******* ***** * ******* ** **** ****** * ******* ** **** ***** ** ***** * ** ***** **** ** **** **** * ***** *** ***** ** ***** ******* *** ** **** *** * ** *** ** ***** ****** ***** *** ** ** ***** * ******** ** **** ** ** **** ****** *** ***** ******* ***** **** *********** ******* ***** ** *** ** *** ** ***** * ****** ** **** ***** * ** *** ******  ***** * ***** *** **** *** **** *** *** **** * ****** *** ** ** ***** ****** **** ******* ** **** ******* ***** ** **** *** **** ***** * *** *** ***** ****  * ****** **** **** ** ** ***** **** ** **** **** **** **** *** **** 
استفاده از 8 آی پی مختلف از چند کشور!!!! برای شایعه پراکنی، دروغگویی و شبهه افکنی با نام ادریس!!!!! بدون درج ایمیل!!!!

5.115.240.254
5.112.246.240
213.52.130.214
213.168.248.119
5.117.2.179
5.114.202.71
5.112.172.121
128.199.70.241
یک وقت همجنس باز
یک وقت مذهبی
یک وقت فوق لیسانس!!! بیکار
یک وقت غلطهای املایی بسیار ابتدایی در حد دبستان ===» شعن!!! بجای شأن
براتون متاسفم
از این به بعد اسپم خواهید شد!!!
هنوز در حدی نیستید که بتوانید با شبهات ابتدایی یک دین بزرگ و دستورات متعالی آنرا به چالش بکشید! یا بخواهید ما رو سر کار بگذارید.
برای همتون متاسفم
برید خدا روزیتونو جای دیگه حواله بده!!

با سلام
از وبلاگ ما به آدرس ذیل بازدید نمائید . ودر صورت تمایل در خصوص مطالب ارائه شده در آن اظهارنظر بفرمائید .

ببینید و بخوانید :

افشای جریان مسیحیت تبشیری

معرفی کشیش نماها

دختران قربانی تبشیر

کلیسای خانگی

و نگفته ها و نادیده ها

http://rahpoyanhedayat.blogfa.com/

 

 

 

 

سلام و درود؛
دوست عزیز این مطلب شما در پایگاه اینترنتی و بسته فرهنگی عمارنامه منتشرگردید.

ما را از بروزرسانی خود آگاه
و با درج بنر و یا لوگو در وبگاه خود یاری نمایید .
موفق و پیروز باشید .
http://ammarname.ir -- info@ammarname.ir
یا علی

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
منوی موضوعات وبلاگ
سلام علیکم
هدف این وبلاگ به هیچ وجه اهانت به عقاید مسیحیت و یهود نیست بلکه با توجه به اینکه سایتهای زیادی در اینترنت به اسم تبشیر و تبلیغ مسیحیت، در مورد اسلام عزیز، به شبهه پراکنی و مغالطه می‌پردازند، نظرات انتقادی در مورد مسیحیت هم در اختیار کاربران عزیز قرار بگیرد. هدف دوم ما این است که حقایقی از غرب که بر مردم پوشیده مانده را بیان کنیم تا با واقعیت فرهنگ و تمدن غربی آشنا شوند.
پربیننده ترین مطالب
آرشیو موضوعی وبلاگ