آیا قلب جایگاه تفکر است؟
یکی از ایراداتی که مسیحیان تبشیری به اسلام وارد می کنند این است که مطالب موجود در قرآن و احادیث با عقل و همچنین علوم و قوانین طبیعی و کشفیات دانشمندان سازگاری ندارند!! مثلا در اسلام مرکز تعقل و شناخت و ... درون سینه و قلب معرفی شده در حالی که تفکر و تعقل انسان در مغز و جمجمه او صورت می گیرد!!
بیان تفصیلی اشکال:
قلب در قرآن
آیات بسیاری در قرآن وجود دارد کهجایگاه تعقل، اندیشه ،ادراک و احساسات را
قلب شناخته و بکرات از قلب یا محل آن که سینه باشد بدین منظور یاد شده است و هیچگاه
برای معانی تعقل و ادراک، کلمه مخ (مغز) یا جایگاه آن سر استفاده نشده
است!!!
«افلم یسیروا فی الارض فتکون لهم قلوب یعقلون بها اوء
اذان یسمعون بها فانها لا تعمی الا بصرو لکن تعمی القلوب التی فی
الصدور»[1]
«آیا در زمین سیر نکردند تا آنان را قلبهایی باشد که
با آن تعقل کنند یا گوشهایی که با آن بشنوند چرا که چشمهای آنان کور نمی شود بلکه
قلبهایی که در سینه هاست کور می شود.»
«بیقین گروه بسیاری از جن و انس را برای دوزخ
آفریدیم! آنها قلبهایی دارند که با آن نمی فهمند و چشمهایی که با آن نمی بینند و
گوشهایی که با آن نمی شنوند آنها همچون چهارپایانند بلکه گمراهتر اینان همان
غافلانند.»[2]
«آیا آنها در قرآن تدبر نمی کنند یا بر قلبهایشان قفل
نهاده شده است.»[3]
ممکن است بعضی مانند عرفا عقلانیت و دل را بگونه ای از هم جدا کنند که یکی
جایگاه تعقل باشد و دیگری جایگاه عشق و احساسات . اما محل اسقرار این دو (عقل و دل)
همان مغز آدمی است که در سر قرار دارد نه دل یا قلبی که در سینه میباشد . همچنین
آیات زیر و آیات بسیار زیاد دیگری که اشاره به قلب و جایگاهش سینه دارند را مطالعه
فرمایید :
«بگو آنچه را در سینه های شماست پنهان دارید یا آشکار کنید خداوند آن را میداند و از آنچه در آسمانها و زمین است آگاه می باشد و خداوند بر هر چیزی تواناست.»[4]
«و به یاد آورید نعمت خدا را بر شما و پیمانی را که
با تاکید از شما گرفت آن زمان که گفتید شنیدیم و اطاعت کردیم و از خدا بپرهیزید که
خدا از آنچه در درون سینه هاست آگاه است»[5]
«در آن هنگام که خداوند تعداد آنها را در خواب به تو
کم نشان داد و اگر فراوان نشان می داد مسلماً سست میشدید و کارتان به اختلاف می
کشید ولی خداوند سالم نگه داشت خداوند به آنچه درون سینه هاست داناست.»[6]
«ای مردم اندرزی از سوی پروردگارتان برای شما آمده
است و درمانی برای آنچه در سینه هاست و هدایت و رحمتی است برای مومنان.»[7]
«آگاه باشید آنها سینه هاشان را در کنار هم قرار می
دهند تا خود را از او پنهان دارند آگاه باشید آنگاه که آنها لباسهایشان را به خود
می پیچند و خویش را در آن پنهان می کنند (خداوند) میداند آنچه را پنهان می کنند و
آنچه را آشکار می سازند چرا که او از اسرار درون سینه ها آگاه است.»[8]
«هیچ مصیبتی رخ نمی دهد مگر به اذن خدا و هر کس به
خدا ایمان آورد خداوند قلبش را هدایت می کند و خدا به هر چیز داناست»[9].
«گفتار خود را پنهان کنید یا آشکار او به آنچه در
سینه هاست آگاهست.»[10]
«و آنچه درون سینه هاست آشکار می گردد.»[11]
قلب در نهج البلاغه
در تایید برداشت فوق از قرآن (که قلب جایگاه تفکر در نظر گرفته شده) میتوان
به مواردی در نهج البلاغه اشاره کرد که چنین میباشند :
«. . . نه هر که صاحب قلب است خردمند است و نه هر
دارنده گوشی شنواست و نه هر دارنده چشمی بیناست . .
.
به نسبتی که بین اعضا همراه با نوع عمل یا توانایی شان برقرار شده توجه
کنید . شنوایی برای گوش . بینایی برای چشم و خرد برای قلب»[12] .
«همانا زبان مومن در پس قلب او و قلب منافق از پس
زبان اوست،»[13]
«سینه خردمند صندوق راز اوست،»[14]
«زبان عاقل در پشت قلب اوست و قلب احمق در پشت زبانش
قرار دارد»[15].
«قلب کتاب چشم است (آنچه چشم ببیند در قلب ثبت می
شود.)»[16] و هزاران روایت دیگر که ادعای ما
را ثابت می کنند!!
پاسخ:
سازگار ترین دین با علم و عقل دین اسلام است و به کرات و صدها بار کلمه عقل و تفکر و تدبر در قرآن ذکر شده است از جمله:
«أَ فَلَا یَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ... »[17]. «آیا در قرآن تدبّر نمىکنند...؟».
«وَ هُوَ الَّذِى مَدَّ الْأَرْضَ وَ جَعَلَ فِیهَا رَوَ سِىَ وَ أَنْهَرًا وَ مِن کُلّ الثَّمَرَ تِ جَعَلَ فِیهَا زَوْجَیْنِ اثْنَیْنِ یُغْشِى الَّیْلَ النَّهَارَ إِنَّ فِى ذَ لِکَ لَأَیَتٍ لّقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ». [18]«اوست کسى که از آسمان، آبى فرود آورد که [آب] آشامیدنىِ شما از آن است، و روییدنى [هایى] که [رمههاى خود را] در آن مىچرانید [نیز] از آن است. به وسیله آن، کشت و زیتون و درختان خرما و انگور و از هر گونه محصولات [دیگر] براى شما مىرویاند. قطعاً در اینها براى مردمى که اندیشه مىکنند، نشانهاى است».
در حالی که دین مسیحیت به کلی عقل ستیز و با علم بیگانه است ! و ادله بسیار زیادی بر این ادعا وجود دارد که انشاء الله در آینده به آنها اشاره خواهد شد!
و اما قلب در منابع دینی اسلام به معانی مختلفی آمده است و شبهه مذکور مغالطه ای بیشتر برای فریب و انحراف جوانان نیست! و اما جواب:
مراد از قلب در قرآن و احادیث غالبا، مرکز ادراکات یعنی روح و نفس انسان است. (شاهدش این است که وقتی که انسان چیزی را یاد گرفت یا فهمید می گوید «من» یادگرفتم فهمیدم و نمی گوید «مغزم» یاد گرفت!! مقصود از قلب در قرآن همین «من» است) و شاهد آن هم این است که سه نوع قلب را قرآن معرّفى مىکند:[19] قلب سلیم، قلب منیب و قلب مریض.
ویژگىهاى قلب سلیم
الف: قلبى که در آن جز خدا نیست. «لیس فیه احد سواه» [20]
ب: قلبى که پیرو راهنماى حقّ، توبه کننده از گناه و تسلیم حقّ باشد. [21]
ج: قلبى که از حبّ دنیا، سالم باشد. [22]
د: قلبى که با یاد خدا، آرام مىگیرد. [23]
ه: قلبى که در برابر خداوند، خاشع است. [24]
البتّه قلب مؤمن، هم با یاد خداوند آرام مىگیرد و هم از قهر او مىترسد. «إِذا ذُکِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ»[25] همانند کودکى که هم به والدین آرام مىگیرد و هم از آنان حساب مىبرد.
ویژگىهاى قلب مریض
الف: قلبى که از خدا غافل است و لایق رهبرى نیست. «لا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنا قَلْبَهُ»[26]
ب: دلى که دنبال فتنه و دستاویز مىگردد. «فَأَمَّا الَّذِینَ فِی قُلُوبِهِمْ زَیْغٌ فَیَتَّبِعُونَ ما تَشابَهَ مِنْهُ ابْتِغاءَ الْفِتْنَةِ»[27]
ج: دلى که قساوت دارد. «جَعَلْنا قُلُوبَهُمْ قاسِیَةً»[28]
د: دلى که زنگ گرفته است. «بَلْ رانَ عَلى قُلُوبِهِمْ ما کانُوا یَکْسِبُونَ»[29]
ه: دلى که مهر خورده است. «طَبَعَ اللَّهُ عَلَیْها بِکُفْرِهِمْ» [30]
ویژگى قلب منیب
قلب منیب، آن است که بعد از توجّه به انحراف و خلاف، توبه و انابه کرده و به سوى خدا باز گردد. ویژگى بارز آن تغییر حالات در رفتار و گفتار انسان است.
خداوند در آیات قرآنى، نه صفت براى قلب کفّار بیان کرده است:
1. انکار. «قُلُوبُهُمْ مُنْکِرَةٌ» [31]
2. تعصّب. «فِی قُلُوبِهِمُ الْحَمِیَّةَ»[32]
3. انحراف. «صَرَفَ اللَّهُ قُلُوبَهُمْ»[33]
4. قساوت. «فَوَیْلٌ لِلْقاسِیَةِ قُلُوبُهُمْ»[34]
5. موت. «لا تُسْمِعُ الْمَوْتى»[35]
6. زنگار. «بَلْ رانَ عَلى قُلُوبِهِمْ»[36]
7. مرض. «فِی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ» [37]
8. ضیق. «یَجْعَلْ صَدْرَهُ ضَیِّقاً»[38]
9. طبع. «طَبَعَ اللَّهُ عَلَیْها بِکُفْرِهِمْ»[39]
البته به وضوح می توان این قلب را در کسانی که شبهات اینچنینی را القاء می کنند ، مشاهده کرد!
قلب انسان، متغیّر است. لذا مؤمنان اینچنین دعا مىکنند: «رَبَّنا لا تُزِغْ قُلُوبَنا بَعْدَ إِذْ هَدَیْتَنا» [40]
خدایا! دلهاى ما را بعد از آنکه هدایت نمودى، منحرف مساز.
امام صادق علیه السلام مىفرمودند:«این جمله (آیه) را زیاد بگویید و خود را از انحرافات در امان ندانید».[41]
[1] . سوره حج (22) - آیه 46 ،
[2] . سوره اعراف (7) ، آیه 179 ،
[3] . سوره محمد (47) ، آیه 24 ،
[4] . سوره عمران (3) ، آیه 29 ،
[5] . سوره مائده (5) ، آیه 7 ،
[6] . سوره انفال (8) ، آیه 43 ،
[7] . سوره یونس (10) ، آیه 57 ،
[8] . سوره هود (11) ، آیه 5 ،
[9] . سوره تغابن (64) ، آیه 11 ،
[10] . سوره ملک (67) ، آیات 13 ،
[11] . سوره عادیات (100) ، آیه 10 ،
[12] . نهج البلاغه ، خطبه 88 -
[13] . نهج البلاغه ، خطبه 176 - ،
[14] . نهج البلاغه ، حکمت 6 ،
[15] . نهج البلاغه ، حکمت 40 ،
[16] . نهج البلاغه ، حکمت 409 ،
[17] . محمّد: 24.
[18] . الرعد: 3.
[19] . تفسیر نور، ج1، ص: 50
[21] . نهج البلاغه، خطبه 214.
[22] . تفسیر صافى.
[23] . فتح، 4.
[24] . حدید، 16.
[25] . انفال، 2.
[26]. کهف، 28.
[27] . آل عمران، 7.
[28] . مائده، 13.
[29] . مطففین، 14.
[30] . نساء، 155.
[31] . نحل، 22.
[32] . فتح، 26.
[33] . توبه، 127.
[34] . زمر، 22.
[35] . روم، 52.
[36] . مطففین، 14.
[37] . بقره، 14.
[38] . انعام، 125. [.....]
[39] . نساء، 155.
[40] . آل عمران، 8.
[41] . تفسیر نور الثقلین، ج 1، ص 319
- جمعه ۶ دی ۹۲
- ۱۹:۴۱
- ۴۳۱۰
- ۶