الهیات دگماتیسم کلیسا
برخی از الهیات کلیسا خشک ، ضد علم و غیرعقلانی بوده و هست و با استبداد شدید مذهبى همراه است که همه اینها موجب طرد و طعنه بر دین مسیحیت و حتی مطلق دین اعم از اسلام و مسیحیت و... شده است!
امروزه غریب به اتفاق اشکالاتی که از جانب روشن فکرها!!!!!ی سکولار یا لائیک به دین اسلام وارد می شود ترجمه اشکالات وارد شده به مسیحیت است!
دگماتیسم کلیسا نقش اساسی در پیدایش سکولاریسم و انواع افکار و مکتبهای ضد دین و مادی نقش اساسی داشت و آن به خاطر برخی آموزههایی بود که از ظاهر کتب مقدس بدست است و آبای کلیسا هم بر آنها سخت پافشاری میکردند ؛که در ذیل به تعدادی از آنها اشاره خواهد شد.
اما قبل از آن بیشتر در مورد دگماتیسم بدانیم:
معنای دگماتیسم چیست ؟
دگماتیسم به معنای مکتب جزمی و مشتق از واژه دگم به معنای نظر قطعی و حتمی ، حکم جامد و فرمان لایتغیر مشتق است و به آن شیوه و اسلوب تفکر اطلاق می شود که پایه آن مفاهیم تغییر ناپذیر فرمول ها و دستورهای متحجر ، بدون توجه به شرایط متغیر زمان و مکان است .
البته سخن جزمی و قطعی چند نوع است . این اصطلاح را غالباً فقط در یک مورد آن به کارمی برند.
- گاهی گوینده سخن خویش را با برهان عقلی و دلیل منطقی همراه می سازد و آن را به صورت قطعی و جزمی بیان می کند, مثل اثبات بسیاری از قضایای هندسی و مسایل ریاضی و موضوعات منطقی و فلسفی .
- گاهی سخن مبتنی است بر واقعیات و عینیاتی که در طبیعت از راه مشاهده و حسن و تجربه ثابت شده است ,مثل غالب فرآورده های علوم تجربی , اعم از زیست شناسی , فیزیک و شیمی . به همین دلیل به صورت یک قانون قطعی و حتمی بیان می گردد.
- گاهی برخی مطالب و سخنان به امور فطری و بدیهیات اولی و معلومات حضوری استوار است , به گونه ای که با اندک تأملی صحت و درستی مطالب بیان شده و مورد تأیید و تصدیق قرار می گیرد, بدون این که نیاز به دلیل و برهان باشد.
- در همهء موارد سه گانهء سخن به شیوهء قطعی و جزمی بیان می شود, ولی هیچ یک از آن ها از مصادیق دگماتیسم نیست , بلکه دگماتیسم سخنان پوچی است که فاقد برهان عقلی و واقعیات باشد, ولی با اصرار به عنوان امر قطعی و حتمی بیان گردد.
تذکر: البته بعضی از مسائل هست که عقل و علم در آن راه ندارد یا اینکه به راحتی نمی تواند در مورد آن نظر بدهد یا اینکه هنوز نتوانسته ابعاد آن را کشف کند که در این موارد اطلاق دگماتیسم بر نظر منشأ شده از دین جفا و ظلمی آشکار است. از جمله این موارد می توان به آگاهی از کنه ذات پروردگار متعال ، معاد و برخی از مسائل علوم مانند کیفیت خلقت انسان اشاره کرد که البته دگماتیسم وعملکرد کلیسا منجر شد به اینکه همه آموزه های دین (باز هم اعم از مسیحیت و اسلام و...) زیر سوال رود مانند: نظریه داروین در مورد انسان که نظر حق کلیسا در مورد خلقت را هم زیر سؤال برد!
نمونه هائی از دگماتیسم کلیسا
1. تحجر و جزمگرایی در حوزه علوم
2. تکفیر و رفتار غیر انسانى با مردم به ویژه طبقه دانشمند و آزاداندیش
3 . گناه فطری انسانها و محبت خدا و مسأله فدا
4 . غسل تعمید
5.رهبانیت مسیحی
6 . فروش آمرزشنامه
7. عصمت پاپ! و بالاتر بودن مقام او از انبیا الهی(حجت های خداوند بین مردم)!
8.مشروعیت الهى حکومت امپراتوران
انشاءالله بزودی در مورد همه موارد فوق مطالبی در حد وسع درج خواهد شد!
- آموزههای توجیه ناپذیر و نامعقول مسیحیت؛ مانند موارد فوق وهمچنین تثلیث و الوهیت مسیح و تجسید و... موجب ایجاد باور غلط کفایت عقل از دین[1] شد و به تدریج رشد کرد و سرانجام عقل را درهمه عرصههای فردی، اجتماعی، طبیعی و فراطبیعی کافی دانستند؛ فلذا خداپرستی طبیعی را پدید آوردند و گفتند: در شناخت همه چیز؛ حتی خداوند و مجردات، نیازی به دین نیست و عقل خود از عهده این مهم بر میآید؛ آنان از این اندیشه نیز به سنت گریزی ، شکاکیت و تخطئة دین و خرافه بودن آن[2]،منتقل شدند.
- پنجشنبه ۱۲ دی ۹۲
- ۲۲:۳۴
- ۲۰۷۷
- ۰