گزارشی از تلاش پولس یهودی برای تحریف دین مسیحیت
لقب برنابا از کجا آمده است؟
آیا میتوان پرسید که لقب « برنابا » را چه کسی به « یوسف لاوی » داده است؟ میدانیم که حضرت عیسی (ع) شمعون را به « پطرس » ملقّب کرد و او را جانشین خود قرار داد. (1) «یوسف لاوی» نفر دوم در میان حواریون است که عطای لقب شده است. در زبان فارسی پیشوند «بَر» به معنای «پور» است، معادل با «ابن» در عربی. «نابا» نیز به معنی «انابه» یا «موعظه» است. لهذا لقب «برنابا» را به « ابنالوعظ » ترجمه کردهاند یعنی: «کسی که به خوبی موعظه میکند».
علی القاعده این لقب را بایستی حضرت عیسی (ع) به این حواری خود داده باشد و نه آنگونه که از اعمال 4/ 36 مذکور آمد که «رسولان او را برنابا یعنی ابنالوعظ لقب دادند». جالب توجه این است که در اینجا یوسف لاوی در نخستین مرتبه با لقب «برنابا» معرفی شده است. به عبارت دیگر اگر برنابا یک جدید الایمان بود چگونه او از سایر حواریون پیش افتاد و توانست از پطرس که جانشین حضرت عیسی (ع) بود لقب «برنابا» بگیرد؟ اگر ادعای مسیحیان در جدید الایمان بودن برنابا درست باشد به ناچار باید قائل شویم که حضرت عیسی (ع) افراد بیفایدهای را به عنوان شاگرد و حواری خود پرورش داده است و حالا پس از رفتن او اشخاص دیگری همچون برنابا و پولس که حضرت عیسی (ع) را ندیدهاند باید بیایند و سخنان او را تبلیغ کنند. اما حقیقت این است که برنابا یگانه حواری باسواد در جمع شاگردان بود و پولس نیز یک عامل نفوذی در حوالی ایشان، که شیوه دشمنی خود را از مقابله فیزیکی به مقابله فرهنگی (تبدیل و تحریف پیام عیسی و انجیل او) تغییر داده است.
نام برنابا در اناجیل کتمان شده است
نام برنابا در هیچ کدام از اناجیل چهارگانه مسیحی واضحاً وجود ندارد. ولی به سبب اهمیت برنابا و رتبه او در میان حواریون، در برخی موارد وصف او را آوردهاند بدون این که نامش را ذکر کنند. مثلاً در انجیل لوقا پس از ماجرای تصلیب ، آمده که دو نفر از رسولان درباره وقایع اخیر در طی راه صحبت میکردند که نام یکی از آنها « کلیوپاس » است:
(13) و اینک، در همان روز دو نفر از ایشان میرفتند به سوی قریهای که از اورشلیم به مسافتِ شصت تیر پرتاب دور بود و عِموآس نام داشت. (14) و با یکدیگر از تمام این وقایع گفتوگو میکردند. (15) و چون ایشان در مکالمه و مباحثه میبودند، ناگاه خودِ عیسی نزدیک شده، با ایشان همراه شد. (16) ولی چشمان ایشان بسته شد تا او را نشناسند. (17) او به ایشان گفت: «چه حرفها است که با یکدیگر میزنید و راه را به کدورت میپیمایید؟» (18) یکی که کَلِیُوپاس نام داشت در جواب وی گفت: «مگر تو در اورشلیم غریب و تنها هستی و از آنچه در این ایّام در اینجا واقع شد واقف نیستی؟» ... (لوقا، باب 24)
آنطور که جیمز هاکس نویسنده قاموس کتاب مقدس نوشته، «کَلیوپاس» به معنی «خیلی مشهور» است. (2) این کلمه در ترجمههای مختلف این انجیل، به همین طور آمده و ترجمه نمیشود. ایراد در اینجا است که اولاً بر خلاف آنچه که در متن لوقا آمده «کلیوپاس» نمیتواند نام کسی باشد، و ثانیاً باید تأمل کرد که چرا از آوردن اسم این «شخص مشهور»، خودداری شده است. ظن قوی نگارنده این است که در قرون بعد، نام «برنابا» را حذف کرده، کلمه «کلیوپاس» را نوشتهاند و اینچنین متن مغلوط شده است.
همچنین در انجیل یوحنا وصف یکی از حواریون آمده که محبوب عیسی (ع) است و او نیز معلمش را بسیار دوست میدارد. وقتی که عیسی (ع) در شام آخر خبر داد که به زودی یکی از شما دوازده نفر به من خیانت خواهد کرد آن حواری محبوب، سر بر سینه عیسی (ع) گذاشت و گریه کنان از آن حضرت خواست تا حواری خائن را معرفی کند (یوحنا 13/ 23 و 24). حتی تا شام آخر هیچ کس نمیدانست که یهودا با کاهنان وعده کرده (متی 26/ 14 تا 16) و قصد دارد در یک فرصت مناسب سپاهیان را به مخفیگاه عیسی (ع) بکشاند. (نگا. یوحنا 13/ 2 و 26 تا 30). قاعدتاً این وقایع بایست به توسط حضرت عیسی (ع) در ظهور مجددش علنی شده باشد.
نویسنده انجیل یوحنا نام این حواری محبوب را ذکر نکرده ولی از ادامه ماجرا در این انجیل برمیآید که او تنها حواری ای بوده که در نمایش تصلیب حضور داشته و مراقب حضرت مریم (س) بوده و سپس آن عذراء را به خانه خود برده است (یوحنا 19/ 26 و 27). در سه انجیل نخست، نام هیچ یک از حواریون به وقت تصلیب ذکر نشده است و از «حواری محبوب عیسی» نیز خبری نیست. اما باید پرسید چرا ذکر چنین شخص مهم و محبوبی از نظر نویسندگان سه انجیلِ نخست، افتاده است؟ ما سعی داریم از طریق توصیفاتی که در انجیل یوحنا درباره آن حواری محبوب مذکور است هویت او را تعیین کنیم.
حضرت عیسی (ع) عاقبت چهار حواری را پیشگویی میکند
طبق آنچه که در اناجیل اربعه آمده، حضرت عیسی (ع) آینده چهار حواری خود را پیشگویی کرده است: یعقوب ، یوحنا ، پطرس و حواری محبوب. آن حضرت در خصوص یعقوب و یوحنا فرمود: «حکّامِ امت ها بر ایشان سروری میکنند و رؤسا بر ایشان مسلّطند» (انجیل متی 20/ 25 ـ مرقس 10/ 41 و 42). این پیشگویی بیانگر واقعهای است که هیرود اغریپاس علیه این دو برادر صورت داد. در ابتدای باب دوازدهم از اعمال رسولان آمده است:
و در آن زمان هیرودیس پادشاه، دست تطاول بر بعضی از کلیسا دراز کرد و یعقوب برادر یوحنا را به شمشیر کشت (اعمال 12/ 1 و 2)
اف. اف. بروس که ذکر او سابقاً مذکور آمد در تفسیر این بند نوشته است:
یعقوب اولین نفر از رسولان بود که شهید شد. به این ترتیب وعدهای که مسیح به او و برادرش داده بود انجام شد که هر دو از همان پیالهای که او مینوشد خواهند نوشید و همان تعمیدی را خواهند پذیرفت که او پذیرفته است (مرقس 10/ 39). ولی منظور عیسی این نبود که آنها هر دو با هم خواهند مرد. در واقع به نظر میرسد که یوحنا بیش از همه رسولان عمر کرد. نظریه مطرح شده به وسیله ادوارد شوارتس و دیگران که ماجرای اخیر در شکل اولیه خود به این صورت بوده که هر دو برادر به وسیله هیرود اغریپاس کشته شدند کاملاً بیمورد است. (3)
بروس در اینجا سخن ادوارد شوارتس (1940 - 1858)4 و محققان دیگر در این خصوص را بدون دلیل رد کرده است. در حالی که رأی خود او متضمن نقض پیشگویی عیسی (ع) است که یوحنا عمر طویل نموده به مرگ طبیعی رحلت کرده باشد.
لذا به نظر میرسد که در این عبارت، کلمه «برادر» به جای واو عطف جعل شده است. یعنی جمله فوق در اصل اینگونه بوده است: «یعقوب و یوحنا را به شمشیر کشت». زیرا اولاً در ادامه متن آمده که هیرود پطرس را نیز دستگیر کرد که فرشته خدا او را رهانید و سپس هیرود به مرگی بد مرد. از آنجا که این سه حواری برجسته از جلیل به عیسی (ع) پیوستهاند و در مواقف سخت در کنار یکدیگر بودهاند لذا عجیب است که هیرود با یوحنا کاری نداشته یا او ایشان را تنها گذاشته باشد. ثانیاً که ما از این پس در رساله اعمال رسولان از یوحنا نیز خبری نمیشنویم. به این ترتیب پیشگویی حضرت عیسی (ع) نیز درست در میآید که حکام امتها بر این دو برادر مسلّط میشوند. (مراد از «امتها» این است که آن حاکم از غیریهودیان خواهد بود. هیرود کبیر و نوه او همچون هیرود اغریپاس مذکور در فوق، از قوم ادوم بودند و نه یهودی).
علمای مسیحی که این جعل را مرتکب شدند برای آن بود تا مدعی شوند که نویسنده انجیل چهارم پسر کوچک زَبدی ماهیگیر یعنی یوحنا برادر یعقوب بوده است که انجیل خود را در سال 96 میلادی نوشته است (در خصوص نویسنده انجیل چهارم در ادامه سخن خواهیم گفت).
مطابق انتهای انجیل یوحنا، حضرت عیسی (ع) از دستگیری و شهادت پطرس بدو خبر داد. و او اهمیتی نداده علاقمند بود تا عاقبت حواری محبوب را بداند در وقتی که حضرت عیسی (ع) با او اینچنین سخن میکرد:
(18) «زمانی که پیر شوی دستهای خود را دراز خواهی کرد و دیگران تو را بسته، به جایی که نمیخواهی تو را خواهند برد.» (19) و بدین سخن اشاره کرد که به چه قسم موت، خدا را جلال خواهد داد. و چون این را گفت به او فرمود: «از عقب من بیا». (20) پطرس ملتفت شده آن شاگردی که عیسی او را محبت مینمود دید که از عقب میآید. او همان بود که بر سینه وی وقت عشاء تکیه میزد و گفت خداوندا کیست آن که تو را تسلیم میکند؟ (21) پس چون پطرس او را دید به عیسی گفت: «ای خداوند! و او چه شود؟» (22) عیسی بدو گفت: «اگر بخواهم که او بماند تا باز آیم تو را چه؟ تو از عقب من بیا.» (23) پس این سخن در میان برادران شهرت یافت که آن شاگرد نخواهد مرد. لیکن عیسی به او نگفت که نمیمیرد بلکه «اگر بخواهم که او بماند تا باز آیم تو را چه؟» (24) و این شاگردی است که به این چیزها شهادت داد و اینها را نوشت و میدانیم که شهادت او راست است. (25) و دیگر کارهای بسیار عیسی به جا آورد که اگر فرداً فرداً نوشته شود گمان ندارم که جهان هم گنجایش نوشتهها را داشته باشد (یوحنا، باب 21).
انجیل یوحنا با این عبارات تمام میشود. طبق این نقل، حضرت عیسی (ع) خبر داده است که به وقت بازگشت او به زمین، حواری محبوب او (که یوحنا نامش را نمیبرد) با آن حضرت رجعت خواهد کرد. لذا شناخت آن حواری محبوب برای ما اهمیت مضاعف مییابد زیرا وجود او نه تنها مربوط به گذشته بلکه مربوط به زمان آینده نیز هست.
ادامه دارد...
پی نوشت ها:
1. باید متذکر شد که کلمه «پطرس»، یونانی است و این کلمه بر زبان حضرت عیسی (ع) نیامده است. زیرا آن حضرت همچون سایر مردم یهود به زبان آرامی (سُریانی) یا عبرانی (نگا. اعمال 22/ 2) سخن میکرده است. لقبی که آن حضرت به شمعون داد « کیفا » بوده است که در چند نوبت در کتاب عهد جدید ثبت است (نگا. انجیل یوحنا 1/ 42 ـ اول قرنتیان 9/ 5 ـ غلاطیان 2/ 9). «کیفا» یک لغت عبری و معادل با « الصّفا » در زبان عربی است. برای «الصفا» دو معنی ذکر شده است: اول «مصطفی» یعنی «برگزیده» (آلعمران/ 33)، و دوم «صَفوان» یعنی «صخره سخت» (بقره/ 264). لقب «کیفا» را در زبان یونانی به «پطرس» ترجمه کردند که فقط به معنای «صخره» است. لذا در این ترجمه یونانی، معنای «برگزیدگی» وجود ندارد.
2. قاموس کتاب مقدس، مدخل «کلیوپاس»، ص 736
3. تفسیر کتاب اعمال رسولان، صص. 156 و 157
4. Eduard Schwartz (1858 – 1940)
نویسنده: امیر اهوارکی
تنظیم و ویرایش : سایت حرف آخر
مقالات مربوطه
- چهارشنبه ۱۸ دی ۹۲
- ۱۱:۳۰
- ۲۶۳۶
- ۰